مناجات
خدایا، ای مهربانم، گاهی غم ها شدیداً قلبم را می فشارد و گویی باران غم، تمام وجودم را خیس می کند و از شکاف ظرف شکسته ی قلبم، جوی خون بر دیده ام جاری می شود.
گاهی نیزه های غم از هر سوبر وجودم حمله ور می شود، امّا تو را شکر می گویم، که اگر نبود این فشار غم، تو را فراموش می کردم.
انگار لحظات غم ، وقت ملاقات ماست.
وقتی خیلی غمگینم، تو را در خود می یابم.
وقتی بغض گلویم را می فشارد، انگار یاد توست که بر گونه هایم جاری می شود.
و وقتی از همه تنها و گریزان می شوم، انگار تو را در بالاترین مکان می یابم که به آغوش گرمت فرامی خوانی ام ، نوازشم می کنی، آرامشم می دهی، آرامم می کنی، امیدوارم می کنی و می گویی:" خاری به پای مؤمنی نمی رود، مگر کفاره ی گناهان اوست."
خدای خوب من ، یاری ام کن، طاقتم بده، صبرم را افزون کن که وقتی غم ها و فتنه ها ، مثل پاره های شب تار مرا محاصره می کنند ، با یاد تو آرام گیرم، آسوده گردم و یاری ام کن که در رفع مشکلم بیشتر بکوشم، تا تو راضی گردی.
طاقت غم
خدایا من ندارم طاقت غم
شکسته پشت من از کثرت غم
به دنیا گنج بی رنجی نباشد
ولیکن من ندارم قیمت غم
بیاید بعد گریه، خنده بر لب
فراهم سازد آخر راحت غم
شکسته قلبم از رنج زمانه
کی آخر می رسد سر فرصت غم
منم طالب به غم های فراوان
که شادی کی رسد بر هیبت غم
اگر غم شوق یار گلعذار است
بود هر لحظه ام در حسرت غم
اگر یاد رخش افزاید این غم
خدا هرگز نگیرد شوکت غم
اگر خواهی ببینی قامت او
نگر با اشک دل بر قامت غم
کلید وصل او ، غمهای هجران
رسان آخر خدایا هجرت غم
رسم نزدیک تو ، دستت بگیرم
بمیرم عاقبت در نزهت غم