سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر رضوان

هر چه درباره مناسبت های مذهبی سروده ام به مناسبت در اختیار دوستان گرامی قرار می دهم.

یادم می آد که یک شبی، تویِ حیاط خونمون

مشغولِ بازی تا شدم، ویرونه شد کاشونمون

گفتند که جنگ شروع شده، باید به جبهه ها بِرَن

پیر و جوون و زن و مرد، باید که آماده بشن

کوچیک بودم، می ترسیدم؛ یه گوشه ای می خزیدم

وقتی آجیر قرمز می شد، به پناگاه می دویدم

لامپ و چراغ خاموش می شد، حتی یه سوسویی نبود

قلب همه تو سینه ها، هی می تپید سریع و زود

دو دستم رو رویِ گوشام، فشار می دادم با هراس

شب تویِ جام می خوابیدم، با کفش و چادر و لباس

می ترسیدم که نکنه، دیگه نبینم بابارو

خواهر و مامان و داداش، یا اینکه دوست و آشنا رو

شهادتین می خوندم و، ساکت و بی سرو صدا

ذکر و دعا روی لبم، فکرم می رفت پیش خدا

چند وقتِ بعد دیگه دلم، آروم گرفت نترسیدم

وقتی آژیر قرمز می شد، از ترس به خود نلرزیدم

دفاعِ از میهن و دین، دیگه یه عادت شده بود

گذشتن از دلخوشی ها، چه خوب و راحت شده بود

حسینْ حسینْ شعارمون، شهادت افتخارمون

دوستی با دشمنایِ دین، پلید و ننگ و عارمون

تو جنگ حسین حسینمون، تا آسمون بالا می رفت

داد می زدیم که صدامون، تا صحن کربلا می رفت

علم و رها می کردن و، با فکر عزّت و شرف

قلبِ همه بعثی ها رو، با گولّه می زدن هدف

وقتی امام(ره)شرنگِ تلخ، نوشید و صلح رو امضا کرد

انگار مثلِ امام حسن(ع)،دشمن دین رو رسوا کرد

حسینی جنگیدند ولی، هر کی شهید نشد غمش

نشسته تو فکر و دل و،غروب می گیره ماتمش

دلم برایِ اون روزا،تنگ می شه چون قشنگ بودن

همه ی مردم تو نخِ، پیروزی تویِ جنگ بودن

همهْ کارا خدایی بود، دوره یِ باصفایی بود

اخلاص و پاکی و عمل، یه دوره یِ طلایی بود

مُد شده بود مسابقه، تو خوبی ها و پاکی ها

خاکی بودن ولی همه، تو دسته یِ افلاکی ها

خانم ها با حجاب بودن، فکرِ راهِ ثواب بودن

مردا فکرِ شهادت و، یادِ روزِ حساب بودن

سادگی تو لباس ها بود، موها گاهی شونه نداشت

هر کی به جایِ ماهواره،پرچم روْ پشتِ بوم می ذاشت

نمی گم این روزها بده، یا تکنولوژی یه سده

بلکه می گم حیا و دین، برای ما مرز و حده

نباید این خاکِ طلا، با بد حجابی مِس بشه

شیطان پرستی به جای، خدا پرستی حس بشه

باید شبیهِ اون روزا، لباس رزم به تن کنیم

تو جنگِ نرمْ فکرِ دفاع، از دین و این وطن کنیم

علم و عمل باید بشه، همت هر پیر و جوان

ایمان رو از یاد نبریم، غافل نشیم از دشمنان

راهِ خدا که روشنه، نخوایم که کجروی کنیم

حیفه با این سرمایه ها، هوس رو پیروی کنیم

ایرانِ ما باید بشه، کشور صاحب الزّمان

یاری کنیم تا برسه، امیدِ قلب شیعیان