سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر رضوان

هر چه درباره مناسبت های مذهبی سروده ام به مناسبت در اختیار دوستان گرامی قرار می دهم.

به سوی جبهه ها

ما به سوی جبهه ها در حرکتیم

 گویی سوی کربلا در حرکتیم

با شهیدان همره و هم قافله

 بین ما تنها،تن ما فاصله

حس زیبایی درون من نشست

 عُجب و احساس غرور من شکست

خاکی و با حالتی بی ادعا

 گشته بودم از همه دنیا رها

تانک و بی سیم،آرپی جی هفت و تفنگ

 یا پدافند، خمسه خمسه یا فشنگ

هر کجا را بنگری نور خدا

 صوت قرآن و مناجات و دعا

در قنوت و در قیام و در سجود

 در رکوع و در فراز و در فرود

هر یک از اسباب دنیا بیش و کم

 هست راهی تا خدا هر دم به دم

از تفنگ هر مجاهد گوییا

 صد ستاره می رود سوی خدا

کنج سنگر یک بهشت آشنا

 جانشان گشته ز غیر حق جدا

هیچ کس با دیگری دشمن نبود

 چون ملائک بود اهریمن نبود

ذکر یا زهرا به کام تشنه بود

 خون یاران بر سر هر دشنه بود

روی سربند تمام همرهان

 آمده نامی ز خوبان جهان

در پلاک هر کدام از عاشقان

 دارد از کوچ پرستوها نشان

هست اینجا سرزمین عاشقی

 کن وضو با خون خود گر لایقی

هست در قلب شقایق ها نشان

 شور و شیدایی و بی تابی عیان

من نمی خواهم مرا باور کنید

 بلکه فکر یاری حیدر کنید

با خدا حالی و شوری داشتند

 غیرت و عزم و غروری داشتند

در دل شب دست هاشان تا خدا

 تا سحر گاهان مناجات و دعا

در شب حمله حنابندان عشق

 جان گُردان خدا قربان عشق

در شب حمله حنا بندان کنند

 جسم و جان آماده ی جانان کنند

با دعا بر او توسل کرده اند

 بر خدا هر دم توکل کرده اند

بهر ایثار و شهادت می روند

 فارغ از دنیا و راحت می روند

هر دمی از کار دنیا خسته ام

 یا امیدی بر شهیدان بسته ام

تا توسل بر شهیدان می کنم

 هر غمی را بر خود آسان می کنم