سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر رضوان

هر چه درباره مناسبت های مذهبی سروده ام به مناسبت در اختیار دوستان گرامی قرار می دهم.

مولا علیّاً مرتضی

ای که براتم داده ای

آبِ حیاتم داده ای

از غم نجاتم داده ای

مولا علیّاً مرتضی

ای آن که دلخونت منم

نادیده مجنونت منم

از دیده، جیحونت منم

مولا علیّاً مرتضی

از عیدِ تو فرخنده ام

از عشقِ تو من زنده ام

با نامِ تو پاینده ام

مولا علیّاً مرتضی

نورِ امیدِ بی کسان

اندر دلت از حق نشان

امّیدِ حشر و الامان

مولا علیّاً مرتضی

دیوانه و مهجورِ تو

جسمم شده رنجورِ تو

دنیا غریقِ نور تو

مولا علیّاً مرتضی

تبریکِ این عیدِ غدیر

گردیده مولایم امیر

بر عشقِ تو گشتم اسیر

مولا علیّاً مرتضی

مُهرِ رسالت شد علی

کشتیِّ امت شد علی

بابِ امامت شد علی

مولا علیّاً مرتضی

چشمم به دست و جامِ تو

محزونم از آلامِ تو

جانم فدایِ نامِ تو

مولا علیّاً مرتضی

رسواییِ عشقت منم

سوداییِ مهرت منم

شیداییِ چهرت منم

مولا علیّاً مرتضی

مسرور و شادان شیعیان

عید غدیر است این زمان

فریادِ شادی ام عیان

مولا علیّاً مرتضی

امّیدِ محرومان علی

هم دوشِ مسکینان علی

بر تارکِ ایمان علی

مولا علیّاً مرتضی

لا سیف الّا ذوالفقار

در جنگِ عدوان شهسوار

شب تا سحرگه مستِ یار

مولا علیّاً مرتضی

بلبل غزلخوانِ علی

ما جمله مهمانِ علی

خوانم به صوتِ منجلی

مولا علیّاً مرتضی

مولایِ انس و جان علی

گنجینه یِ ایمان علی

سرمنشاء غفران علی

مولا علیّاً مرتضی

هارونِ بعدِ موسی است

بهرِ خلافت داعی است

در علم و عرفان عالی است

مولا علیّاً مرتضی

اَجرِ رسالت حیدر است

از هر پلیدی اطهر است

در صدق و طاعت برتر است

مولا علیّاً مرتضی

خیر الوری، نور الهدی

اَلنّاس، اَرضٌ؛ هو سَما

از فضل او گفته عدا

مولا علیّاً مرتضی

بر چهره اش کن یک نظر

از غیرِ راهش کن حَذَر

هر دم به یادش کن گذر

مولا علیّاً مرتضی

والا فضایل حیدری

نیکو خصایل همسری

بی او ز محشر نگذری

مولا علیّاً مرتضی

نورِ دلِ عشّاقِ دین

اعمالِ ما از او وَزین

بر سِرِّ ایزد او اَمین

مولا علیّاً مرتضی

یاریگری چون او نبود

هر بسته ای را می گشود

از عالَمی دل می ربود

مولا علیّاً مرتضی

بهر امامت ماجدی

بر هر چه خوبی واجدی

هم راکع و هم ساجدی

مولا علیّاً مرتضی

بخشندگی اندر رکوع

شرمندگی اندر خضوع

افتادگی اندر خشوع

مولا علیّاً مرتضی

نفْسِ پیمبر بوده ای

مولایِ برتر بوده ای

رخشنده اختر بوده ای

مولا علیّاً مرتضی

کاش از مریدانت شوم

در جمعِ رندانت شوم

بی تاب و حیرانت شوم

مولا علیّاً مرتضی

اِکمالِ دین، مولا علی

از بهرِ احمد شد وصی

بر جمله یِ مردم ولی

مولا علیّاً مرتضی

بابِ علومِ ایزدی

اسرارِ حیِّ سرمدی

وارث به علم احمدی

مولا علیّاً مرتضی

سنگ از نگاهت شد طلا

سازی مرا از غم رها

ما را مکن از خود جدا

مولا علیّاً مرتضی

از بند ما و من رها

از رِجس و ناپاکی جدا

راضی به تقدیر و قضا

مولا علیّاً مرتضی

شمس و فلک فرمانبرت

مادر بنامد حیدرت

بگشایی از حق خیبرت

مولا علیّاً مرتضی

اندر عبادت پایدار

در صبر و همّت رستگار

بر حکمِ ایزد جان نثار

مولا علیّاً مرتضی

بر عفو و بخشش رهنمون

از عدلِ او ظالم نگون

در عشقِ حق غلطان به خون

مولا علیّاً مرتضی

از غصّه ات گریان شوم

چون شعله ها لرزان شوم

در شادیت خندان شوم

مولا علیّاً مرتضی

چشمم به دستت یا علی

گشتم چه مستت یا علی

هستم به هستت یاعلی

مولا علیّاً مرتضی

دیوانه یِ رویت منم

سر گشته یِ کویت منم

در پیچش مویت منم

مولا علیّاً مرتضی

راهم دهی، راهی شوم

آبم دهی، ماهی شوم

آن سان که تو خواهی شوم

مولا علیّاً مرتضی

عشقت به جانم می خرم

جامه ز عشقت می درم

نامت همیشه می برم

مولا علیّاً مرتضی

فُزْتُ بِرَبِّ الکَعبه گو

راهِ علی با  جان بپو

جان از تباهی ها بشو

مولا علیّاً مرتضی

از دیده ام اختر فشان

در سینه ام اخگر نشان

آوازی عشقت سر دهان

مولا علیّاً مرتضی

گر لحظه ای یادم کنی

با یک نظر شادم کنی

از غصّه آزادم کنی

مولا علیّاً مرتضی