سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر رضوان

هر چه درباره مناسبت های مذهبی سروده ام به مناسبت در اختیار دوستان گرامی قرار می دهم.

مصباح دلم

علی ای آهِ شب افروزِ تو ما را نَفَسی

بُوَد آیا که به فریادِ دلِ ما برسی

همه شب نازِ دو چشمت شده مصباحِ دلم

شده ام بلبل و دنیا شده ما را قفسی

بس که شورِ هوس ات،عقل و دلم را بِرُبود

 نَسِتانی زِ مَنِ خسته به غیر از هوسی

چو نگاهم برسد بر سرِ هر نخل، علی

بِسُرایم غمِ هجرانِ تو در چاه و بَسی

هر زمان خاکِ بیابان زِ تو صد قصه شنید

چو قَسَم خورده، نمی گفته غمت را به کسی

صبر و صحرا، دل و دریا، همه در پیشِ علی

چو شتر رام و به گوشم نرسد جز جَرَسی

دار و دنیا و هوس ها، همه مُلک و جبروت

گر که آرند به نزدش، همه چون خار و خَسَی

عاقبت غرقِ خیالِ رُخِ جانان، سحری

کرده راهی به بیابان، غمِ دنیا فَرَسی