چشم شیعه خونفشان قلب سوزان نقی
آتشی دارد به دامن از غم جان نقی
سامرا هر گوشه اش زیبا و نورانی شده
از وجود پاک و این در درخشان نقی
دشمن دین تا نشان گیرد ز قلب پاک او
شاخه ها چیند ز گلزار و گلستان نقی
روز و شب در فکر ایمان و نماز و عشق حق
چشمه می سازد تو گویی اشک غلطان نقی
ما همه بیمار عشقیم و طبیب ما بود
جان ما محتاج عشق و نور و درمان نقی
عاقبت همچون پرستو ، پر کشد تا ماورا
تا رسد خونین و عاشق نزد جانان نقی